حقیقت چیست ؟ | ||
|
كار خلافت و جانشينى پيغمبر در )سقيفه ( خاتمه يافت ، در حالى كه جنازه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله -، سه روز ميان عترت طاهره و دوستان ايشان روى زمين بود. و آنها در اطراف بدن مطهر رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله - اشك حسرت مى ريختند و صدا به ناله و فرياد بر مى داشتند حضرات ، تصميم گرفته بودند به هر قيمت كه شده ، خلافت را از خاندان پيامبر بيرون آورند، از اين رو مى ترسيدند خوددارى و مهلت دادن به آنها به عكس منظور ايشان ، نتيجه دهد؛ زيرا اگر خاندان پيغمبر در مشورت سقيفه حضور مى يافتند، استدلال آنها براى حقانيت خود آشكار مى گشت و سخن ايشان برترى مى يافت . به همين جهت ، حضرات اشتغال بنى هاشم به مصيبت پيغمبر و سرگرمى آنها را به كار غسل ، كفن و دفن حضرت را غنيمت شمردند، و بدون اينكه يك نفر از آنها را دعوت كنند، كار بيعت گرفتن را پيش انداختند. و قبل از آنكه آنها به خود بيايند، همه چيز را تمام كردند! و اما در سقیفه چه گذشت . . . وحشت و اضطراب و تزلزل مسلمانان نيز به نقشه حضرات كمك كرد؛ زيرا بيشتر انصار (مردم مدينه ) در سقيفه گِرد آمدند تا سعدبن عباده (بزرگ قبيله خزرج ) را براى خلافت نامزد كنند، ولى بشيربن سعدبن ثعلبه خزرجى ، پسر عمّ او، و اسيدبن حضير؛ بزرگ قبيله )اوس( كه در مقام رهبرى قبيله ، رقيب سعد بودند، به نامزدى وى رشك بردند و از نضج گرفتن كار او بيم داشتند، از اين رو سعى كردند به هر وسيله اى كه شده نگذارند سعدبن عباده به خلافت برسد. عويم بن ساعده اوسی به سرعت به سراغ ابوبكر و عمر رفت و عزم آنها را براى مبارزه با سعد، تقويت كرد. آنگاه ابوبكر و عمر را در حالى كه ابو عبيده جرّاح و سالم غلام ابوحذيفه با آنها بودند، به سقيفه آورد. در اين هنگام عدّه ديگرى از مهاجران نيز به ايشان پيوستند. و این بود شرح ماجرا اما شما قضاوت کنید دینی که برای لحظه لحظه زندگی انسان برنامه دارد چگونه بعد از پیغمبر اسلام رهبری پیش بینی نکرده است که حضرات دور از چشم بنی هاشم که خاندان پیامبر محسوب می شوند برای خود خلیفه ای منصوب کنند و اینگونه توجیح کنند که " صلاح مسلمین در همین بود " . ادامه دارد . . . نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |